یه خصلتایی،عادتایی،مرضایی خلاصه یچی بین ما ستا بچا ننه بابامون هست مِنجمله اینکه هروقت محمود زیادی کار میکنه و یکم زیادی بیدار میمونه چیشاش میشن کاسهی خون،ینی سرخِ سرخااا(مو گاهی وقتا رگای سرخ میبینیم تو چشام انقد ذوق میکنم و خیلی دوست میدارم عینای چشام انقد سرخ شن،ك نمیشن/:)،و مینا هم اگه یکم بیش از حد کار کنه و نخابه میوفته ب عطسه کردن،ینی در هردوساعت شیش هف تا عطسه پشت سر هم میده بیرون(دگه خودتون میشناسینم ك گفته بودم یکی از بهترین چیزا واسه مو عطسه کردنِ/:)خلاصه اینا حقمو خوردن،مو اگه یکم زیادی کار کنم یا نخابم جون خودم ك هیچیم نمیشه نمیدونم چرا//':نهایتا نهایتا کمی،اندازه سرانگشت بیحال شم(':
وقتی روزَم خوب شروع نشه همین میشه ك الان حال هچیو ندارم(:درس دارم و حال لاموجود و خاب خیلی خیلی موجود،دوش بگیرم شاید بهتر شم.
میره پیش مینا میگه:تو شیکمت نینی داری،مینا میگه نه،میگه داری،مینا میگه آره دارم،یه ههِ ریز از دهنم میزنه بیرون،میگه موئم تو شیکمم نینی دارم،دوتا دارم؛خاله دورت تكچرخ بزنه خا نمیتونی همیشه همینقدر آروم باشی و حرفای قشنگ قشنگ بزنی!؟(':،یوسف انقدر شلوغِ و پرسروصدا ك مو یه بچه آروم ببینم شاخ در میارم ازای همه آرامش:
خیلی کم پیش میاد خاب ببینم ولی چندوقتیِ خابای عجیب میبینم،یااشهد.
_مهرسامون روالِ و شکر،خیلی شکر،فدا همت تكتکتون(:
_چشم مسترهاتف حتما چالش رو میرم و ممنون ك قابل دونستین،خدا کنه نفر سوم شم اصن(:
حال دلتان روال
شو خش.
طرز تهیه بال مرغ با سس سویا