اومدیم خونه بیبی ب مامان میگم مامان وعدهی ما یه ماه دیگهااا،بیبی میپرسه یه ماه دیگه چخبره!؟،جواب میدم یه ماه دیگه هیژژژده سالَم میشهه،مینا میپرسه تولد تو زودتر از تولد احمدِ(دوماد)!؟،میپرسم دوماد چندمه!؟،جواب میده پونزده آذر،میگم پس تولد مو و دوماد رو باهم بگیرین،راضیَم ب همین ولی جان خودم کادوهارو دگه یچی ناب بگیرین،مثلا داره هیژده سالَم میشه،رو میکنم طرف بیبی میگم خب بیبی تو کادو چی میدی بم!؟،جواب میده یه دوروز قبل تولدت زنگم بزن واست نخود میپزم|:،لبخندی عمیق میزنمو میگم نخودم خوبه نخودم خوبه(:خلاصه هرکیو میبینم تولدمو یادآوریش میکنم و پررو پررو سفارش کادو میدم(:،خدا این عادتو ازم نگیره،دوسش دارم.
ساعت سه شب گشنهم میشه میرم یه املت واسه خودم درست کنم یهو محمود عین جن پس کلهم ظاهر میشه مپرسه چ میکنی!؟،درحالی ك دنبال یه لبه تیز میگردم ك تخم مرغُ باش بشکونم میگم گشنهمِ توئم میخای!؟،نمیدونم چرا فقط نگام کرد و از آشپزخونه زد بیرون/:
دنیا یه داستان هفت دقیقهای تعریف کرده ك میخاستم بذارمش ولی هفت دیقه واغعنی(بقول آقای نَهاری ك بجای ق میگه غ)زیادِ،توای ویس هم مث ویس قبلی از هفت دقیقه سه دقیقهشُ میخندیدیم.
مینا زنگم میزنه میگه همیالان رو گوشی مامان یه کد شیش رقمیواتساپ میاد برو و برام بخونش،میخونم،قطع میکنیم،با شماره مامان رو وات یه ویس میفرسته،نگا میکنم مامان گوشی دستش نی،ویسو گوش میدم،میناست،میگه الو الو صدا هست!؟،ویس میفرستم میگم علا ینی وات مامان رو هك کردی باهوش!؟،بدون گفتن کلومی ای آهنگُ میفرسته،پوکر میشم،ویس میده خب حله تموم|:،مو چیزیم شده یا اینا!
مسترمشموشی هم رفتن!؟کَی!
بقول دنیا"باسَتون"(واستون)ویکِندِ خوبیو میخام*
دوشبِ عکس نذاشتم،حواسم هست،دوست دارین از چیا عکس بذارم!؟
بقول همسایهخانومِ بیبی(فاطْمَی)این دنیا،دنیای بی کرانمندیِ!
شد عمر تمام و ناتماميم هنوز
صدبار بسوختيم و خاميم هنوز
هلالی جغتائی
شو خش.
بازگشايي مدارس؛ چالشها و راهکارها